پوشیده شدن جسد توسط آب و مدفون شدن در رسوبات یکی از متداول ترین مراحل اولیه در فرآیند فسیل سازی است. این اتفاق در محیط های دریایی بسیار بیشتر از محیط های زمینی رخ می دهد. به همین دلیل فسیل ها بیشتر در دریا بوجود می آیند. پاسخ کامل به چرا در دریا فسیل بیشتر است؟ را در ادامه مطلب بخوانید.

چرا در دریا فسیل بیشتر است؟
انواع مختلفی از فسیل ها در شرایط مختلف تشکیل می شوند. وجه مشترک و پیش نیاز اصلی تشکیل فسیل این است که جسد قبل از اینکه به طور کامل توسط شرایط سطحی ویران شود، دفن شود. دوم، رسوبی که فسیل آینده را دفن می کند، اثراتی دارد. سوم، محیط شیمیایی تا حد زیادی در مورد نوع فرآیند فسیلسازی که رخ میدهد تعیین میکند. چهارم، محیط تکتونیکی بر پایداری و شرایط بقای فسیلی تأثیر خواهد داشت.
مورد اول یک مورد واضح است. حیوان یا گیاه باید به سرعت دفن شود قبل از اینکه بقایای آن به حدی تقسیم شود که شکل قابل تشخیصی وجود نداشته باشد. این بدان معناست که هر چه یک فرم نرمتر باشد، احتمال حفظ آن کمتر خواهد بود.
نوع محیط رسوبی نیز بسیار مهم است. برخی از فسیلها – به عنوان مثال، پوستهها زمانی که در شن، سیلت یا شن در یک محیط قلیایی دفن میشوند، به بهترین وجه حفظ میشوند که منجر به یک سنگدانه سیمانی (“ماسه سنگ”) میشود که در آن سیمان کربنات کلسیم است. مرجانها و سایر اشکال حیاتی مشابه، بیشتر در معرض مسیرهای مشابهی برای فسیلسازی هستند. به عنوان مثال، اشکال دیگر، رادیولاریانها، سیلیسی هستند و در تراوشهای آلی بافت بسیار ظریفی که تبدیل به چخماق میشوند، نگهداری میشوند. آنها همچنین می توانند در ماسه سنگ ها با سیمان سیلیسی یا کربناته زنده بمانند.

به طور کلی شرایط مورد نیاز برای فسیل سازی متعدد و پیچیده است.
اول، باید حفظ فیزیکی یا جلوگیری از آسیب وجود داشته باشد. جلوگیری از تخریب فسیل ها معمولاً مستلزم دفن فوری است، به طوری که بارش باران یا امواج باعث حل شدن یا شکستن ارگانیسم نمی شود. دفن سریع در زیر آب آسان تر از خشکی است.
دوم، فسیلها معمولاً قسمتهای سخت موجودات هستند، مانند استخوانها، دندانها و پوستهها(مانند سخت پوستان). در خشکی، استخوان ها به سرعت در آب باران حل می شوند و توسط لاشخورها جویده می شوند، به این معنی که پتانسیل نگهداری ضعیفی دارند. در اقیانوس، بیشتر پوستهها به تکههایی به اندازه شن شکسته میشوند که خیلی کوچک هستند که قابل شناسایی نیستند، اما تعداد کمی از آنها به اندازهای دست نخورده حفظ میشوند که قابل تشخیص باشند.
سوم، فسیل پس از دفن در معرض تغییرات شیمیایی به دلیل برهمکنش با آب موجود در رسوبات قرار می گیرد. آب های خورنده می توانند مواد فسیلی را در خود حل کنند. آب های زیرزمینی معدنی شده می توانند به تدریج مواد فسیلی اصلی را با مواد معدنی بادوام تر مانند سیلیس جایگزین کنند. احتمال بیشتری وجود دارد که آبهای اقیانوس از قبل با ترکیباتی اشباع شده باشند که بیشتر قسمتهای سخت حیوانات از آن ساخته شدهاند، بنابراین فسیلهای موجود در آب اقیانوسها در مقایسه با فسیلهایی که در آب شیرین غیراشباع روی خشکی نشستهاند، کمتر حل میشوند.
محیط شیمیایی فراتر از نوع سیمانی است که رسوبات را کنار هم نگه می دارد. برای مثال می توانید دو نوع متمایز از چوب فسیل شده را پیدا کنید. یکی از آنها قالبی از چوب است که اغلب با سنگ های سیلیسی خوب (عقیق، چرت، عقیق، …) پر می شود. اشکال دیگر جایگزینی تقریباً در سطح سلولی ساختار چوب را با یک جایگزین شیمیایی، دوباره اغلب سیلیسی نشان می دهد.